رستانرستان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

رز ووشه

بعد از عید

1390/4/5 10:42
نویسنده : لیلی
261 بازدید
اشتراک گذاری

۱۲ فروردین برگشتیم تهران. بازم ماشین بابا اینا رو آورده بودیم. می خواستم دیگه نیاریمش دو سه ماه قبل از عید هم دست ما بود. پراید سفیده خودمون رو چند ماه قبل از عید فروخته بودیم.

ولی بابا اینا گفتن که نه حتما ماشین بدرتون می خوره و باید ببرین برای دکتر و سلامتی من و تو. خوب خیلی راحت تر بودیم.

بعدا که اومدیم سرکار من از رعنا خواستم که از یکی از همکارای قدیمی که می دونستم دکترهای عالی سراغ داره بهترین دکتری رو که می شناسه معرفی کنه.

راستی از دوستام توی اداره به رعناخبر تو رو دادم و به ساناز . ساناز خودش مامان ۲ قلوهای ۲ ساله پرهام و پرنیای لوسه که خیلی بامزن چون اصلا شبیه هم نیستن...

خلاصه از ساناز هم اطلاعاتی گرفتم و در نهایت دکتر ساغر صالح پور رو به عنوان گزینه اول انتخاب کردم با اینکه مطبش توی طرح بود (تقاطع شریعتی با عباس آباد ) و هرچند فقط روزهای زوج نوبت می داد و پلاک ماشین فرد بود و همیشه هم ساعت ۲:۳۰ تا ۶ وقت می داد که ساعت طرح بود ولی به خاطر اطمینان خاطر خودم باز هم کوتاه نیومدم و اونجا انتخاب کردم.

عادل زنگ زد برای اولین بار روز دوشنبه ۲۲/۱/۹۰ وقت گرفت. من از اداره ماشین گرفتم رفتم عادل هم از دفتر اومد ساعت ۴:۳۰ بود که رسیدیم.

حدود ساعت ۱۷:۴۵ بود که دکتر ازم سونو گرفت. قبل از اینکه بگه صدای قلبش رو شنیدی من که از قبل گوش به زنگ و منتظر شنیدن صدا بودم صدای قلب کوچولوی تو رو شنیده بودم که تند تند می زد. ولی در جوابش گفتم نه نشنیدم. می خواستم دوباره بشنوم اونم کاری کرد که دوباره بشنوم.

گفتم خیلی تند می زنه. گفت: باید هم اینطور باشه البته خودم می دونستم توی اینترنت دیده بودم.

روزای قبل تقریبا هر روز می رفتم توی اینترنت  هفته های مختلف بارداری رو چک می کردم و غذاهایی که باید بخورم و اسم ها.

وقت بعدی دکترم ۵ اردیبهشته

(٤/٢/٩٠)

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

haleh
28 اردیبهشت 90 13:44
حس مشترک قشنگی هست
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رز ووشه می باشد