بعد از یک ماه
الان یه ماهه که نتونستم بیام اداره و بخاطر همون هم چیزی برات توی وبلاگ نذاشتم آخه ویندوز لب تاپ رو هم عوض کردم و حوصله نداشتم که دوباره اینترنتش رو فعال کنم و ...
حرف زیاد دارم بزنم و اتفاقای زیادی برام افتاد که زیاد هم خوب نبودند مثل :
یه سرما خوردگی شدید گرفتم طوریکه ربه من کاملا عفونت کرده بود و کل این ماه گذشته رو سرفه های خشک می کردم الان هم سرفه ها خوب شده ولی به خاطر آلرژی تنفسی که دارم هر شب بینی من کیپ و خشک میشه و کلا راه تنفس من رو می بنده و از خواب بیدارم می کنه.
تو دوران مریضی یه بار رفتم دکتر داخلی گفت فقط استامینوفن بخور بعدش حالم بدتر شد زنگ زدم به دکتر خودم گفت می تونی آموکسی سیلین و شربت دیفن هیدرامین بخوری من هم با ترس و لرز یه بسته قرص١٠ تایی و ٢ تا شربت خوردم بعدش به دکترم گفتم از اینکه اینا رو خوردم ناراحتم ولی اون گفت اصلا مشکلی نداره و ناراحت نباشم چون کاملا مجازه ...
امروز اومدم اداره تا برگه های مرخصی رو رد کنم که دارن اذیت می کنن آخه شانس نیاوردم و رییسمون آقای ص عوض شده چون اون خیلی هوای منو داشت ولی حالا همه چیز یه کم به هم ریخته و متاسفانه اوضاع بهم استرس وارد می کنه ...