رستانرستان، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

رز ووشه

نمایشگاه

1390/6/20 14:03
نویسنده : لیلی
270 بازدید
اشتراک گذاری

پنجشنبه 17 شهريور عصر رفتيم نمايشگاه مادر، نوزاد و كودك توي خيابون حجاب  دوتا كتاب خريديم با يه سري لوازم بهداشتي مثل شامپو و كرم و لوسيون يه كلاه لبه اي مخصوص حمام و ... از ني ني سالن 77200 تومن يه سري ديگه مثل دستمال مرطوب و پيشبند و ... از يه غرفه ديگه 36000 تومن و بالش شيردهي 17000 تومن از ني ني بازار بعدش اومديم خونه خسته و كوفته چون همه چيزايي كه مي خواستم بخصوص كتاب و لباس اونجا گيرمون نيومد.

راستي ببينم شيطون بلا تو چرا اينقدر آبزيركاهي؟

ميگي چرا؟ چون دايم بهم مشت و لگد مي زني ولي وقتي به عادل مي گم بياد تو رو ببينه يا وقتي كه من يا اون دستمون رو روي شكمم مي ذاريم تا حركت تو رو احساس كنيم فوري ساكت مي شي و كاري نمي كني. تازه ديشب بهش گفتم فقط بشينه كنار من روي مبل، منم دراز كشيدم و تونستيم مچ تو رو بگيريم درحاليكه اينقدر محكم مي زدي كه پوست شكمم مي پريد بالا و عادل هم تونست بالاخره خوب ببينتت ...

دكتر بهم 6 تا آمپول بتامتازون داده 3 تاش رو امشب مي زنم و 3 تاش رو فردا شب، امروز توي اينترنت در موردش تحقيق كردم البته خودش هم گفته بود كه براي ريه جنين اين را رو مي ده، ديگه هم گفته كه يه متخصص غدد برم براي مشاوره ميزان قندخون من كه يكمي بالاست كه هفته ديگه مي رم بعدش هم ميرم پيش خودش احتمالا تا حدود 30ام شهريور بايد اينكارا رو انجام بدم، روز 9 مهر هم وقت سونو 3 بعدي دارم همونجاي قبلي توي جردن، دل توي دلم نيست كه دوباره با عادل بياييم تو رو ببينيم...

بابا براي آوردن ماشين خيلي اصرار مي كنه، عادل پنجشنبه صبح مي ره ماشين بابا رو مياره حالا حالا ها تا چند ماه ديگه از بي ماشيني خلاص ميشيم و راحت تر مي تونيم دنبال وسايل تو و ويزيت هاي دكتر و .. بريم.

ديروز و امروز بعد از چند روز غيبت اومدم اداره البته اصلا حال خوبي ندارم ولي مجبور بودم براي درست كردن حضور و غياب مرداد ماه بيام اداره چون متاسفانه رييس من آقاي ص عوض شده و يه كم كارام توي اداره بهم ريخته و بايد درستش كنم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رز ووشه می باشد