مامان و بابا

روز دوشنبه ٣١ مرداد که مصادف با ٢١ ماه رمضان هم بود صبح عادل رفت شمال و بعداز ناهار با مامان و بابا برگشت خونه. مامان و بابا ١٠ روز موندن و روز پنجشنبه ١٠ شهریور برگشتن. توی این ١٠ روز اتفاق های زیادی افتاد مثل:

سوغاتی های شمال که برامون آوردن شامل: زیتون و زیتون پرورده. سیر. زغال اخته. آلبالو. سبزی خوردن محلی. چوچاق و شوید محلی فریز شده. ذرت و بادمجان سرخ شده و بادمجان کبابی و لوبیا چشم بلبلی و لوبیا چیتی و پاچ باقالا فریز شده. سیب زمینی و پیاز محلی و دلار و برنج و ...

روز یکم شهریور هم که وقت دکتر داشتم رفتم. دکتر هم گفت که دیابتت رفته بالا و باید آزمایش قند رو تکرار کنی و اگه باز هم اینقدر بالا باشه باید بستری بشی و انسولین بگیری و حسابی ما رو ناراحت کرد و گفت که باید رژیم هم بگیری و تحت نظر متخصص تغذیه باشی...

من که قبلا رفته بودم پیش کارشناس تغذیه و با اینکه خیلی رژیم رو رعایت نکردم ولی توی این یک ماه و نیم اخیر فقط ١ کیلو وزن اضافه کردم و چیزای شیرین و چرب هم که نمی خورم به هر حال روز ٦ شهریور رفتم تست دادم دوبار یکی صبح ناشتا و ٣ ساعت بعدش که جوابش نرمال بود ولی اشتباه بود چون باید ٤بار هر یک ساعت به یک ساعت تست می دادم که دوباره سیزدهم شهریور رفتم و ٤ بار تست رو دادم و هنوز یکم بالاتر از نرمال بود ولی ١٥ شهریور که رفتیم دکتر گفت اونقدر بالا نیست که مجبور به بستری باشیم...

عصر پنجشنبه سوم شهریور با بابا و مامان رفتیم خیابون شریعتی اول رفتیم فروشگاه گنجینه کودک (زیروتن) توی فروش فوق العاده و ٣ تا بادی خریدیم ١٨٢٠٠ تومان  و بعد رفتیم فروشگاه نی نی ناز توی قلهک که عادل مالک اون رو می شناخت و سرویس حوله و پک ٥ تایی بادی و پیشبند و شونه و برس ...خریدیم ١٠٦٠٠٠ تومن که به ما داد ٩٠٠٠٠ تومن. اتفاق جالبی که افتاد این بود که وقتی توی فروشگاه بودیم برای اولین بار توی تابستون باد و بارون خیلی شدیدی گرفت و تمام خیابون و پیاده رو شریعتی پر از آب شده بود. برای شام هم از کبابی بال جوجه و کباب کوبیده گرفتیم رفتیم خونه.

اون روز صبح هم که رفته بودم آزمایش با مامان اینا رفتیم پاساژ نگین توی سلسبیل یه نگاه سرسری کردم می خواستم ببینم که چیزای خوب داره یا نه ولی دیدم به درد بخور نیست فقط یه خشک کن و یه ست ناخن گیر و قیچی خریدم.

فردا صبحش هم رفتیم اداره ثبت اسناد و املاک توی جیحون خ امام خمینی و کارای ثبت آپارتمان ها رو انجام دادیم.

سه شنبه صبح ٨ شهریور هم با هم رفتیم اول سمت پل رومی از نون سحر نون وگردو  و کیک یزدی خریدیم و فروشگاه های آدیداس و فیلا و نایک رو دیدیم برای ساک تو ولی چیز خوب پیدا نکردیم بعدش رفتیم نی نی سالن دو دست لباس پیشبندی و شیشه شیر و شیشه پیمانه و پستونک و ... خریدیم ٩٣٠٠٠ تومن.